سفارش تبلیغ
صبا ویژن

10-چهل نکته(راهنما-دلیل) راجع به کل یوم عاشورا و کل ارض کرببلا !!!

 جدایی جبهة حق از باطل، کمال زندگی زمینی  

می‌دانیم در نهایت، دنیا باید شبیه قیامت گردد تا قیامت شروع شود، یکی از خاصیت های اصلی قیامت «وَامْتازُوا الْیَومَ اَیُّهَا الْمُجْرِمُون»[سوره یس، آیه 59] است؛ یعنی جداشدن کامل حق از باطل! با ظهور حضرت‌حجّت  ?  نیز جبهة حق با همه یاران تاریخی‌اش و جبهه باطل با همة ظالمان تاریخی‌اش، ظهور می‌کند تا رویارویی کامل جبهه حق و باطل، به نمایش درآید. پس ما باید از حامیان پایدار جبهه حق قرار بگیریم و خود را در زمرة سربازان حجّت خدا قرار دهیم.

این‌که ظهور حضرت حجّت? را یکی از شرایط تحقّق قیامت می‌دانند و به اصطلاح از «اَشْراطُ‌السّاعَة» می‌شناسند، شاید در همین رابطه باشد که کمال زندگی زمینی به جدا شدنِ جبهه حق از جبهة باطل است، تا دنیا شایستگی قیامتی شدن را پیدا کند، مثل کمال یک انسان که باید هر چه بیشتر مرز بین بدی‌ها و خوبی‌ها را در قلب خود روشن نماید و بدی‌ها را خوبی نپندارد.

حال که تحقّق شرایط جدایی جبهه حق از جبهة باطل در زمین حتمی است و زیباترین مرحله زندگی زمینی چنین شرایطی است که حق و باطل کاملاً از هم جدا شده باشد، جا دارد که اساسی‌ترین آرزوی هر انسانی وارد شدن به چنین شرایطی باشد و از خدا بخواهیم در چنین شرایطی با لطف و کرمش ما را در جبهة کاملاً حقِ امام‌زمان? قرار دهد تا مزه واقعی زندگی دنیایی را بچشیم و از بهرة حقیقی زندگی زمینی برخوردار شویم.

که کل یوم عاشورا و کل ارض کرببلا !!!






تاریخ : سه شنبه 90/10/27 | 11:55 صبح | نویسنده : حسن پور | نظرات ()

در مورد عدد چهل این گونه میتوان توضیح داد که در فرهنگ اسلامى عدد چهل (اربعین) جایگاه ویژه اى دارد. چله نشینى براى رفع حاجات، حفظ کردن چهل حدیث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، از این نمونه هاست.

به عدد چهل در روایات توجه و عنایت خاصی شده است. در قرآن کریم مدت خلوت حضرت موسی(ع) را در کوه طور با خداوند چهل روز ذکر می کند: «و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشرفتم میقات ربه اربعین لیله» V  }(اعراف، آیه 142). {V

در روایات آمده است: «من خلص لله اربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس خود را چهل روز برای خداوند خالص و پاک گرداند، خداوند چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می سازد V }(عیون اخبار الرضا(ع) ، ج 2، ص 85). {Vو نیز در حدیثی دیگر می فرماید: «هر کس برای نفع امت من چهل حدیث حفظ کند، خداوند او را در روز حساب فقیه و دانشمند بر می انگیزد» V} (میزان الحکمه ج4، ص 1931). انسان در چهل سالگی به کمال عقل می رسد: «اذا بلغ اربعین سنه فقد بلغ منتهاه» V} (خصال، ص 545){Vو خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید: «حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی» V} (احقاف، آیه 15){V.در روایت آمده است: «من قدم اربعین من المؤمنین ثم دعا استجب له؛ هر کس چهل مؤمن را جلو خود قرار دهد و سپس دعا نماید، دعای او مستجاب می گردد» V}(عده الداعی، 128). {Vدر روایت داریم که در جریان تولد حضرت زهرای مرضیه(س) به امر الهی جبرئیل(ع) بر پیامبر(ص) نازل گردید و به ایشان گفت: چهل روز از حضرت خدیجه(س) کناره گیرد.حضرت در این مدت روزها روزه دار و شب ها مشغول عبادت بودند تا زمینه برای پیدایش و تولد حضرت فاطمه(س) فراهم گردد. همچنین همان طور درمورد برخی از ادعیه بر چهل مرتبه خواندن آن تاکید شده است . اما خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در این عدد چیست , برای ما روشن نیست . البته چه بسا با توجه به ویژگی های انسان , تکرار ((چهل بار)) موجب یک ملکه ی معنوی و تعمیق یک رفتار پسندیده و قابلیت نزول فیض خاص خداوند می شود.و در مورد عدد هفت آمده است که عدد شوط های طواف، هفت مرتبه است، مثل عدد رمی جمرات و سعی صفا و مروه، عدد زمین و آسمان نیز هفت است. تعداد روزها هفته نیز هفت است. یعنی مجذور عمر انسان است و انسان به نیابت هر روز هفته یک شوط طواف (تولی) و یا یک سنگ به شیطان (تبری) و یک سعی میان صفا و مروه (فرار از غیر خدا به سوی خدا) دارد. پرسش شما تنها در عدد هفتاد خلاصه نمی شود، همین پرسش نسبت به اعداد 5 و 12 و 40 و 70 نیز مطرح است. واقعیت این است که اسرار و خواص این اعداد به خوبی برای ما روشن نیست هر چند در مورد هر کدام احتمالاتی داده شده است ولی حقیقت آن را به درستی نمی دانیم. ممکن است چون عدد 7 در مورد برخی امور واقعی و تکوینی مثل طبقات آسمان و زمین به کار رفته است، سعی شده در امور تشریعی نیز این سنخیت و هماهنگی حفظ شود و به ویژه در فرهنگ ملی و آداب و سنن ملی مثل سفره هفت سین شاید این احتمال قوی تر باشد. عدد 12 ریشه قرآنی و روایی دارد. حضرت موسی(ع) با زدن عصا به سنگ، 12 چشمه برای طوایف دوازده گانه بنی اسرائیل جاری ساخت. حواریون حضرت عیسی(ع) نیز دوازده نفر بوده اند، جانشینان پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز 12 نفرند و یا مثلا در مورد عدد 5، انبیاء بزرگ و صاحب شریعت 5 تا است و یا اصحاب کساء 5 تن می باشد. در مورد عدد 40 شاید توجه به این ویژگی باشد که «چهل» بار تکرار کاری موجب ریشه دار شدن و ملکه شدن آن در وجود انسان می گردد مانند حدیثی که از پیامبر گرامی اسلام(ص) رویات شده که می فرماید: ُمن اخلص لله اربعین یوما فجرالله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس چهل روز تنها برای خداوند متعال اخلاص ورزد، خداوند چشمه های حکمت را از قلب بر زبانش جاری می سازد» V}(میزان الحکمه، ج 4، ص 1930). {V و نیز در حدیثی دیگر می فرماید: «هر کس برای نفع امت من چهل حدیث حفظ کند، خداوند او را در روز حساب فقیه و دانشمند بر می انگیزد» V} (همان، ص 1931).{V عدد 70 معمولا برای تکثیر و فراوانی و زیادی به کار می رود. مثلا خداوند متعال درباره منافقین در آیه 80 سوره مبارکه توبه می فرماید: «ان تستغفرلهم سبعین مره فلن یغفر الله لهم؛ حتی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی هرگز خداوند آنها را نمی آمرزد. این گونه تعبیر در واقع برای تأکید مطلب است، یعنی هر قدر برای آنها استغفار کنی خداوند آنها را نمی آمرزد و منظور تعداد و شمارش نیست که معنا و مفهوم آیه این باشد که اگر مثلا 71 بار استغفار کردی، خداوند آنها را می آمرزد، درست مثل این که کسی به دیگری می گوید: اگر صد بار هم اصرار کنی قبول نخواهم کرد، مفهوم این سخن آن نیست که اگر 101 بار اصرار کنی می پذیرم بلکه منظور این است که مطلقا و هرگز نخواهم پذیرفت.






تاریخ : یکشنبه 90/10/25 | 1:36 عصر | نویسنده : حسن پور | نظرات ()

اربعین

 

•  ویژگیهای عدد چهل 
 
می‎توان ویژگی‎های عدد چهل را بررسی کرد که این مطلب در علوم غریبه یافت می‎شود و در علمی به نام علم عدد مورد بحث قرار می‎گیرد. و باید از اصحاب چنین علومی سؤال شود. البته نگارنده از آن بی‎اطلاع است.
از منظر دیگری پاسخ را جستجو می‎کنیم و آن بررسی اجمالی آیات و روایاتی است که در آن عدد چهل ذکر شده است.
در قرآن کریم کلمه اربعین در چهار آیه ذکر شده است که دو مورد آن یعنی آیه 51 سوره بقره و 142 سوره اعراف مربوط به اقامت 40 روزه حضرت موسی ع در کوه می‎باشد. آیه 26 سوره مائده، سرگردانی چهل ساله بنی اسرائیل در بیابان‎ها را بیان می‎کند و در آیه 15 سوره احقاف نیز به نکته‎ای تکوینی در خلقت انسان اشاره رفته است و آن کمال جسمی و عقلی انسان در چهل سالگی است.
روایات را نیز می‎توان به چند دسته تقسیم کرد. یعنی برخی اشاره به امور تکوینی در خلقت دارند و برخی متضمن توصیه‎هایی عملی است و آثار برخی از اعمال را در چهل روز بیان می‎کند. دسته‎ای دیگر از روایات به بیان برخی از اتفاقات تاریخی می‎پردازند که محور آنها عدد چهل می‎باشد.
به طور مثال در روایات زمان تخمیر طینت آدم چهل روز بیان شده است[1] و یا مراحل خلقت انسان و تبدیل نطفه به علقه و علقه به مضغه هر یک چهل روز طول می‎کشد.[2]
از موارد تاریخی نیز که در روایات آمده می‎توان به موارد ذیل اشاره کرد: بین دو جملة فرعون که گفت: انا ربکم الاعلی و جمله «ما علمت لکم من الله غیری» یعنی من برای شما خدایی غیر از خودم نمی‎شناسم چهل سال طول کشید و خداوند براساس سنّت املاء خود به او این فرصت را داد.[3] فاصله نفرین موسی تا اجابت آن نفرین نیز همین مقدار است.[4] حضرت آدم چهل روز گریست تا توبه‎اش قبول شد.[5] و نیز بر مرگ هابیل چهل روز گریست تا خداوند فرزند دیگری به او عنایت کرد.[6] باران و طوفان در عذاب قوم نوح چهل روز طول کشیده است.[7] بنی اسرائیل چهل روز گریستند تا خدای تعالی وحی فرستاد که آنان را از شر فرعون نجات خواهد داد.[8] و یا در داستان تولد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ نقل شده، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ چهل روز از حضرت خدیجه ـ سلام الله علیها ـ دوری کرد و مشغول عبادت شد و سپس نطفة حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ منعقد شد.[9] و موارد فراوان دیگر.
در بخش دوم از روایات نیز می‎توان به احادیث ذیل اشاره کرد. امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمودند کسی که شراب بخورد تا چهل روز نمازش مقبول نیست و اگر در این مدت نماز را ترک کند عذابش مضاعف خواهد بود.[10] پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند هر کس از امت من چهل حدیث از مسائل دینی که به آن احتیاج دارد حفظ کند، خداوند او را در قیامت به عنوان فقیه و عالم مبعوث می‎کند[11]. از علی ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که حریم مسجد چهل زراع است و از هر طرف تا چهل خانه همسایه محسوب می‎شوند،[12] و نیز حدیث معروف پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ که فرمودند اگر کسی چهل روز خود را برای خدا خالص کند، چشمه‎های حکمت از قلبش بر زبانش جاری خواهد شد.[13] و احادیث دیگری که در این باره وارد شده‎اند.
عرفای بزرگ در مورد حدیث اخیر بحث کرده و مطالب گوناگونی درباره هر یک از ارکان آن بیان نموده‎اند. مهم‎ترین نکته که در این کتب درباره چهل روز حاصل می‎شود این است که عدد چهل باعث ظهور استعدادات می‎باشد.
چنان که مرحوم صدرالمتاللین در تفسیر آیه 51 سوره بقره درباره این که چرا خداوند با حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ چهل روز وعده کرد. ابتدا علم به علت این کار را در اختیار انبیاء واولیاء الهی می‎داند ولی این نکته را می‎افزاید که برخی از عرفا مطلبی لطیف در بیان آن گفته‎اند که چون تخمیر طینت آدم چهل روز طول کشیده است و در این چهل روز هر روز حجابی بر حجاب‎های او افزوده‎اند تا امکان ورود به دنیا را بیابد و آن را آباد کند. و لذا هر کسی که چهل روز اخلاص بورزد هر روز حجابی از حجاب‎های او برطرف می‎شود تا به نقطه‎ای می‎رسد که علوم لدنّی و معارف الهی از خداوند به قلب او افاضه می‎شود و حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ نیز در طول این چهل روز استعداد مکالمه با خدا را پیدا کرد.[14]
در رساله سیروسلوکی نیز که منسوب به علامه بحرالعلوم می‎باشد بحثی مبسوط در این زمینه آمده و به توضیح ارتباط عدد چهل یا ظهور استعدادات پرداخته است. ایشان نیز به تخمیر چهل روزة طینت آدم اشاره کرده و نیز به این روایت که چهل سال بدن او میان کعبه و مدینه افتاد بود و باران رحمت الهی بر او می‎بارید تا بدن او قابل تعلق روح قدسی شود. و یا اینکه حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ در چهل سالگی خلعت نبوت پوشیدند و این که نهایت تکمیلی قوای بشری در انسان چهل سال است و نیز در تأویل این که چرا همسایة هر خانه‎ای را چهل خانه فرموده‎اند، می‎گوید که انسان چهار قوه عقلیه و وهمیه و شهویه و غضبیه دارد و هر یک از این‎ها چهل مرحله دارد و پس از مرحلة چهلم است که انسان می‎تواند بگوید از عالم آن قوه خارج شده است.[15]
به نظر می‎رسد نکته اصلی همین باشد و بسیاری از روایاتی که ذکر شد نیز بر همین اساس قابل تفسیر می‎باشند چرا که همه چیز استعداد خاص خود را می‎طلبد چه عنایات خاصه الهی و چه هلاک و غضب خداوندی، لذا فرعون نیز چهل سال مهلت می‎یابد تا هلاک الهی او را در بگیرد و قوم موسی چهل سال سرگردان می‎شوند تا از سنگینی گناهان خود خلاص شوند و نسل آنها وارد سرزمین مقدس شوند. و یا چهل روز دعا می‎کنند تا از شر فرعون رهایی یابند.
البته ادعای ما این نیست که می‎توان تمام احادیثی را که در آن عدد چهل ذکر شده است به این شیوه تبیین کرد، آن چه به نظر ما رسیده است همین است که هر جا بحث درباره آمادگی برای پذیرش او می‎باشد چه خیر و چه شرّ عدد چهل برای بروز و ظهور استعداد خاص آن امر می‎باشد.
---------------------------------------------
[1] . طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم 1379، چ 12، ج 8، ص 423.
[2] . همان، ج 15، ص 30.
[3] . صدوق، محمدبن علی بن حسین، کتاب الحضال، دفتر انتشارات اسلامی، قم 1362، ج 1و 2، ص 540.
[4] . طباطبائی، همان، ج 10، ص 172.
[5] . همان،‌ج 1، ص 211.
[6] . همان، ج 5، ص 521.
[7] . همان، ج 10، ص 379.
[8] . همان، ج 10، ص 494.
[9] . ر.ک: کمپانی، فضل الله، حضرت زهرا ـ علیها السّلام ـ ، انتشارات مفید، تهران 1369، ص 13 ـ 14.
[10] . صدوق، ‌همان، ص 534.
[11] . همان، ص 541.
[12] . همان، ص 544.
[13] . مجلسی،‌محمد باقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت لبنان، 1983، چاپ سوم، ج 67، ص 242.
[14] . ر.ک: صدر المتاللین، محمد بن ابراهیم، ‌تفسیر القرآن الکریم، انتشارات بیدار، قم 1366، ج 3، ص 370 ـ 371.
[15] . ر.ک: طباطبایی نجفی، سیدمهدی بن سعید مرتضی، رساله سیر و سلوک، انتشارات حکمت، 1370، تهران، چاپ دوم، ص 27ـ42.

 






تاریخ : یکشنبه 90/10/25 | 1:30 عصر | نویسنده : حسن پور | نظرات ()

عاشورا

امام باقر  u فرمودند: وقتی این زیارت را با آدابش خواندی؛ «کَتَبَ اللَّهُ لَکَ بِهَا أَلْفَ أَلْفِ حَسَنَةٍ

 وَ مَحَا عَنْکَ أَلْفَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ

وَ رَفَعَ لَکَ مِائَةَ أَلْفِ أَلْفِ‏ دَرَجَةٍ

وَ کُنْتَ مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ حَتَّى تُشَارِکَهُمْ فِی دَرَجَاتِهِمْ

وَ لَا تُعْرَفُ إِلَّا فِی الشُّهَدَاءِ الَّذِینَ اسْتُشْهِدُوا مَعَهُ

وَ کَتَبَ لَکَ ثَوَابَ کُلِّ نَبِیٍّ وَ رَسُولٍ وَ زِیَارَةِ مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ‌بْنَ‌عَلِیٍّu مُنْذُ یَوْمَ قُتِل‏»[1]

خداوند متعال براى تو هزارهزار حسنه نوشته و هزارهزار گناه محو مى‏فرماید و صد هزارهزار درجه مقام و مرتبه‌ی تو را بالا برده

و تو را از کسانى قرار مى‏دهد که با حضرت حسین‌بن‌على«علیهما‌السلام» شهید شده‏اند و بدین ترتیب در درجه‌ی ایشان قرارت مى‏دهد و شناخته نمى‏شوى مگر در زمره‌ی شهدائى که با آن حضرت شهید شده‏اند

و ثواب تمام انبیاء و رسولان و کسانى را که زیارت امام حسینu را از زمان شهادتش تا به الآن نموده‏اند برایت مى‏نویسد.



[1] - کامل الزّیارات، ص 176.






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 11:54 صبح | نویسنده : حسن پور | نظرات ()

  زیارت عاشورا

8- زیارت عاشورا نقطه‌ی مکرر رجوع به کربلا است 

و نظر به راهی است که انتخاب حق برای انسان‌ها سخت و پیچیده نگردد،

عاشورا

به شرطی که به کربلا و مقام قدسی امام حسینu درست بنگریم و لذا سعی‌شده است در نکاتی که پیش رو دارید این موضوع مورد غفلت قرار نگیرد.

از این رو ظرایف حاضر تحفه هایی است برای بارها خواندن،

زیارت عاشورا

گشودن دوباره‌ی آن آغاز توسلی است به آستان مقدس حضرت اباعبدالله‌الحسینu و آن‌گونه که  آمده؛ «بهانه‌ای است برای سیر در مقام نورانی امام حسینu و اتحاد روحانی با آن ذات مقدس».

که کل یوم عاشوراء و کل ارض کرببلا!!






تاریخ : چهارشنبه 90/10/14 | 12:6 عصر | نویسنده : حسن پور | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.