نصرتطلبیدنِ حضرت اباعبدالله u که فرمود:«هَلْ مِنْ ناصِرٍ ینْصُرنی...» خطاب به لشکریان عمرسعد نیست،
خطاب به همهی آنهایی است که میخواهند در نبرد تاریخی حق با باطل در کنار حسینu باشند
و از سیر روحانی و اتحاد با جان نورانی حضرت سیدالشّهداءu عقب نیفتند
و همچون امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» در جنگ بیرونی و درونی با باطل، جای خود را تعیین کنند
و با بازنگهداشتن پروندهی نبرد تاریخی حق و باطلِ کربلا،
جبههی زمانهی خود را مدیریت نمایند و به پویایی اسلامی ادامه دهند.
که کل یوم عاشوراء و کل ارض کرببلا!!
6- نامهایی که در زیارت عاشورا آمده بیش از آنکه نام اشخاص باشد اشاره به شخصیتهایی است که در همهی زمانها وجود دارند
و زیارت عاشورا پنجرهی روشنی است برای شخصیتشناسی و ملاکهایی میدهد تا انسان در هر زمان یزید و شمر و آل مروان و آل زیاد زمان را بشناسد
و جهت روح و روان خود را از آنها جدا کند تا در اعلام موضع، در نبرد تاریخی حق و باطل، بیموضع و بیطرف نباشد.
زیرا بنا به فرمایش قرآن؛ «فَماذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلال» اگر انسان از دایرهی حق بیرون آمد، هرجا باشد در دایرهی گمراهی و کفر است.
که کل یوم عاشورا و کل ارض کرببلا
5 - روشن است که «لعن»گفتن مقولهای متفاوت از ناسزاگفتن و فحشدادن است،
فحشدادن شأن یک مسلمان نیست همچنان که علیu فرمودند: « إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ»[1] به خدا سوگند دوست ندارم شما از دشنامدهندگان باشید.
ولی «لعن»کردن یک نوع بیزاریجستن از ظلم و ظالم و فاصلهگرفتن از راه سپاه اهل باطل و موجب قرب به جبههی امام حسینu میشود !
و اینکه در دل ما جایی برای همراهی با ظلم و ظالم نیست.
همانطور که خداوند بر اهل کفر لعنت میکند و لعنت لعنتکنندگان را نیز بر آنها میفرستد و میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ».[2]
کسانى که دلایل روشن، و وسیلهی هدایتى را که نازل کردهایم، بعد از آنکه در کتاب براى مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت مىکند؛ و همه لعنکنندگان نیز، آنها را لعن مىکنند.
وقتی به عمرسعد «لعنت» کردیم به این معنی است که دیگر در اردوگاهی که شخصیت عمرسعد هست، جای ما آنجا نیست !
و با توجه به لعنتهای جامعی که در آن زیارت هست، راه برای انتخاب جایگاهی در کنار امام حسینu آسان میگردد.
پس هرجا که شخصیتهای مورد لعن در زیارت عاشورا آنجا نباشند جای ما آن جا خواهد بود که جایگاه همراهی و همدلی با امام حسینu است.
و در آن حال تولّی و تبرّی از حالت ذهنی خارج میشود و صورت کاربردی به خود میگیرد و این به معنی پاشیدن تخم کینه نیست،
بلکه به معنی آن است که پروندهی کربلا مفتوح است و ما میتوانیم با امام حسینu اتحاد روحانی برقرار کنیم و متوجه باشیم «سپر از دست مینداز که جنگ است هنوز» مواظب باش در این جنگ در جبههی باطل قرار نگیری؛ که کل یوم عاشورا و کل ارض کرببلا!!
اگر کسى خواهد محفوظ بماند از بلاهاى نازله در این ماه، در هر روز این دعا را ده مرتبه بخواند:
یا شَدیدَ القُوی و یا شَدید المِحال، یا عزیزُ، یا عزیزُ، یا عزیزُ، ذَلَّت بعَظِمَتِکَ جَمیعُ خَلقِک فَاکفِنی شَرَّ خَلقِک، یا مُحسِنُ
یا مُجمِل یا مُنعِمُ یا مُفضِل، یا لاإلهَ إلّا أنتَ سُبحانَکَ، إنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَاستَجَبنا لَه و نَجَّیناهُ مِنَ الغّمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُؤمِنینَ
وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحمدٍ وَ آلِهِ الطَّیبینَ و الطّاهرین
در ضمن در این ماه ، به صدقه دادن سفارش بیشتری شده است.
4- در متن زیارت عاشوراء ملاحظه خواهید کرد کلمهکلمهی این زیارت با دقت و ظرافت تمام انتخاب شده و در تکرار مضامین تعمّدی دقتبرانگیز مدّ نظر بوده است.
و نامهایی که عنوان شده همه از سر دقت انتخاب شده تا ما بتوانیم زندگی امروز خود را با زیارت عاشورا تغذیه کنیم.
با تأمل در زیارت عاشورا معلوم میشود که آن زیارت شناسنامهی فرهنگی و سلوکی شیعه است
و لعنهای مطرحشده در آن جهت و سمت و سوی تولی و تبرّی مسلمانان را روشن میکند.
تا هر مسلمانی جایگاه خود را در نبرد بیامان حق و باطل تعیین و تعریف کند و از حضور در جبههی معنوی حق در هزارهی سوم محروم نماند
و معلوم شود او نیز بخشی از این جبهه است.
که این بخشی از همان معنای کل یوم عاشورا و کل ارض کرببلا همین نکته می باشد!