اگر پذیرفتیم آوارگی و سرگردانیِ بشر مدرن چیز قابل انکاری نیست
و ریشهی آن را نیز به درستی تحلیل کردیم،
دیگر وقتی گفته میشود انقلاب اسلامی هدیهی خدا است تا بشر را از ظلمات مدرنیته نجات دهد،
یک سخن غلوآمیز بهحساب نمیآید
و برعکس؛ به امید قوام فرهنگی و تمدن اسلامی که در آیندهی انقلاب اسلامی نهفته است،
زندگی را در کنار انقلاب اسلامی ادامه میدهیم.
کسیکه از «توحید» چیزی نمیداند و معتقد نیست که آن حقیقتِ یگانه اجازهی حضور به غیر نمیدهد،
وقتی به او گفته شود انقلاب اسلامی جلوهی روح توحید است و هر جریان مقابل خود را نفی میکند
و همچنان در تاریخ جلو میرود و هرگز فرو نمینشیند،
متوجه موضوع نخواهد شد
و شاید آن را ادعایی بداند که از سر احساسات اظهار شده است
ولی انکار نور چیزی از واقعیت و نقش نور نمیکاهد.
اندیشههایی که گرفتار ظاهربینی دوران نیستند بهخوبی متوجه جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی خواهند شد
و ذات الهی آن را که به عنوان یک رسالت، وارد زندگی بشر شده، خواهند شناخت
و از تاریخسازی انقلاب اسلامی که حکمت و معنویت را به بشریت هدیه خواهد داد آگاهی خواهند یافت
و آرمانگراییِ منطقی آن را که عامل نجات بشر از پوچگرایی و نیهیلیسمِ بیمارگونهی بشر مدرن است،
بهسرعت دریافت میکنند
و این شروع تاریخ طلائی معنویت حقیقی بعد از ظلمات مدرنیته است.
انقلاب اسلامی یک پدیدهی معنوی است که هرگونه موضعگیریِ ما نسبت به آن،
ما را در جایگاه خاصی از قرب و یا بُعد نسبت به معنویت قرار میدهد
و این است که نمیتوان نسبت به آن چشم را برهم گذاشت و آن را نادیده انگاشت،
زیرا به همان اندازه، از جایگاه قرب معنوی به جایگاه بُعد از حقیقت پرت میشویم.
به همین جهت میتوان آن را یک رستاخیز معنوی بهشمار آورد
که حساب و جایگاه هرکس را در دوران کنونی که دوران تقابل انقلاب اسلامی با فرهنگ مدرنیته است،
تعیین میکند.
حساسترین مسأله در زندگی انسان درست و دقیقدیدن واقعیات عالم است، و این موضوع آنقدر مهم است که رسول خدا f در تقاضای خود به خداوند عرضه میدارند «اَللّهُمَّ أرِنِی الأشیاء کما هی»؛[محمدبنحمزه فنارى، مصباح الأنس، ص: 220] خدایا! اشیاء را آنطور که هستند به من نشان بده.
درستدیدن پدیدهها و واقعیات وقتی اهمیت صدچندان پیدا میکند که موضوعِ مورد شناخت، به زندگی دنیایی و آخرتی انسان بستگی پیدا کند.
در کنار معرفت به خدا و معاد و نبوت و امامت، در عصر کنونی، معرفت به جایگاه انقلاب اسلامی از موضوعاتی است که معرفت صحیح نسبت به آن نقش اساسی در نوع زندگی ما خواهد داشت و بهواقع همهی انتخابهای ما را تحتالشعاع خود قرار میدهد و پیرو آن سعادت و شقاوت ما را نیز رقم خواهد زد.