ایجاد امنیت شغلی و سلامت ذهنی برای اساتید حق التدریسی دانشگاهها
اساتید حق التدریس دانشگاهها حتی حقوق و مزایای یک معلم عزیز را ندارند!
یکی از رتبهبندیهای کشورها در مسیر پیشرفت و توسعه، تعداد افراد تحصیلکرده و نخبگان آن جامعه هست. و الحمدلله الان ایران ما به این جایگاه رسیده است. این توفیق علاوه بر سیاستهای کلان کشوری، مرهون زحمات شبانهروزی افراد تحصیل کرده هم هست. و بی شک یکی از گروههای فرهیخته هر جامعهای، اساتید دانشگاهها هستند که بنابر مشاهدات عینی و تحقیقات میدانی، حدود 10 تا 20 درصد اساتید گروهها را، اعضای هیأت علمی تأمین میکنند و بقیه تدریسها به دوش اساتید حقالتدریسی است. بسیاری از این عزیزان اشتغال متناسب با تحصیلات خود را ندارند. و این در حالی است که یک استاد حقالتدریسی، یک دهم حقوق و مزایای اعضای محترم هیأت علمی را که ندارد هیچ، حتی به اندازه? یک معلم هم، حقوق و مزایا دریافت نمی کند. درحالی که از نظر شایستگی, این اساتید حق التدریسی کمبودی ندارند. با این وجود این اساتید مجبورند در طول هفته، واحدهای بیشتری تدریس کنند که هم فشار کاری غیرعادلانه بر آنها وارد میشود و هم از نظر تأمین معیشت، اتفاق خاصی نمیافتد(فقط بین 13 تا 16 جلسه در ترم هم دریافتی دارند و ایام دیگر سال هیچ). گروههای علمی دانشگاهها و مسؤولین دانشگاهها هم طبق قوانین جاری کشور، هیچ تعهدی نسبت به تدریس ترمهای آینده این عزیزان ندارند که بهطور طبیعی، این امر علاوه بر مشکلات قبلی، اضطراب و استرس را بر زندگی آنها مستولی میکند.
و با این تحصیلات، یا باید برای تأمین معیشت عادی زندگی دنبال اشتغال دیگری بروند که نوعاً با عزت نفس آنها سازگار نیست و چون در راستای تحصیلات آنها نیست رضایت شغلی به همراه ندارد؛ یا به همین منوال و سرگردان، روزگار بگذرانند تا ببینند معجزهای اتفاق میافتد یا خیر. این چنین اشتغال و زندگی، مساوی با عدم رضایت شغلی است که رضایت شغلی و کارآمدی، یکی از پارامترهای لازم و ضروری سلامت، شادمانی و نشاط کاری افراد و جامعه هست.
حال که با توجه به شرایط کنونی کشور امکان جذب تمام یا اکثر این فارقالتحصیلان نیست، امضا کنندگان این مطالبه، خواستاریم که مسؤولان فهیم و بیدار، به امید و توفیق خداوند، تدبیری درخور عزیزان بیاندیشند، یکی از مشکلات کلان و زیربنایی افراد تحصیلکرده جامعه را حل کنند و برای این عزیزان، (پیشنهاد میشود:حداقل براساس دو برابر موظفی تدریس اعضای محترم هیأت علمی) حقوقی ثابت با مزایای اولیه آن مثل بیمه و... همانند معلمان رتبهبندی شده، منظور کنند.
با امضای این مطالبه در لینک ذیل به حمایت و نتیجه رسیدن آن کمک کنیم
https://farsnews.ir/my/c/118411
آیا آقای هاشمی رفسنجانی یک مفسر قرآن است!
مشهور است که «العدل وضع کل شیء موضعه» یعنی عدالت، آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد. و یا «العدل اعطاء کل ذی حق حقه» عدالت، آن است که حق هر صاحب حقی، داده شود.
تحلیل گفتمان، رویکردی میان رشتهای است که ریشه در زبانشناسی دارد. و برای مطالعه گفتمان است که زبان را به عنوان شکلی از کارکرد اجتماعی بررسی میکند و بر نحوه بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی به وسیله متن و گفتگو تأکید میکند. این اصطلاح برای اولین بارتوسط «زلیک هریس» بهکار رفته است. هدف عمده تحلیل گفتمان این است که تکنیک و روش جدیدی را در مطالعه متون، رسانهها، فرهنگها، علوم، سیاست، اجتماع و مواردی مانند آن به دست آورد. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی سیری تکوینی از تحلیل گفتمان در مطالعه های زبانشناختی است که تحلیل گفتمان را به لحاظ نظری و روش شناختی از سطح توصیف متون به سطح تبیین ارتقا داده است و به لحاظ محدوده تحقیق نیز گستره آن را ازسطح بافت موقعیت فرد به سطح کلان یعنی، جامعه، تاریخ و ایدئولوژی وسعت بخشیده است. در تحلیل گفتمان انتقادی نقد ایدئولوژی و قدرت بیش از سایر انواع تحلیل گفتمان مورد توجه قرار دارد. ملای رومی در زمینه می گوید:
عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش /#/ ظلم چه بود؟ وضع در ناموقعش (مثنوی معنوی، دفتر ششم)
حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام، با جامع نگری تمام، عدالت را صرفاً در قالب اخلاق انسانی خلاصه نکرده و آن را در همة شریان های حیات آدمی اعم از سیاست، فرهنگ، حقوق فردی و اجتماعی، اقتصاد و ... جاری می داند. امیرمؤمنان علی(ع)، معتقد است که همة مسائل و ابعاد انسانی، ارتباطی ارگانیک و حیاتی دارند و اگر هر جزئی از موضع و جایگاه خود خارج شود به همان نسبت، عدالت و اعتدال آسیب می بیند و ظلم جایگزین می شود.
با توجه به این مقدمه، در این پست درصدد هستیم یکی از موارد خارج شدن شیء از جایگاه خودش را بیان کنیم. که تا حدودی تحلیل گفتمان سیاستمداران و کسانیکه در راس کارهای اجرایی قرار میگیرند را بهتر و بیشتر بشناسیم.
در ویکیپدیا یکی از نکاتی که در معرفی آقای هاشمی رفسنجانی نوشتهاند این است: اکبر هاشمی بهرمانی (زاده 3شهریور 1313در رفسنجان – درگذشته 19دی 1395 در تهران) مشهور به علی اکبر هاشمی رفسنجانی روحانی، مفسر قرآن و سیاستمدار ایرانی ... و مفسربودن ایشان را به سایت اطلاعرسانی حوزه رفرنس داده اند. در سایت اطلاعرسانی حوزه هم با در معرفی این تفسیر با عنوان «تفسیر راهنما از آغاز تا کنون و تاریخ انتشار : 1388/7/18» نوشتهاند:
نویسنده تفسیر راهنما: آیة الله اکبر هاشمی رفسنجانی و جمعی از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛
هدف: تهیه معجم موضوعی قرآن؛ تعداد مجلدات: بیست جلد که تا سال 1380 دوازده مجلد آن به چاپ رسیده است.
ناشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
آغاز کار: 22 دفتر دویست برگی حاصل تلاش آیة الله آقای هاشمی رفسنجانی در زندان اوین از دی ماه 1354 تا پیروزی انقلاب اسلامی در 1357 است که به صورت سی هزار برداشت با هشت هزار عنوان پایه اولیه «تفسیر راهنما» را بنا نهاد. این دفترها در سال 1366 به دفتر تبلیغات اسلامی واگذار شد. برای تکمیل این کار مرکز فرهنگ و معارف قرآن تاسیس شد و محققان آن به کار پژوهش، تدوین و نگارش همت گماشتند.
محققان این مرکز در گروههای پنج نفره آن برداشت ها را بررسی و تکمیل کرده و در گروه های سه نفره به تصویب نهایی رساندند. از چاپ اولین مجلد آن در سال 1371 تا سال 1376 که چاپ دوم آن عرضه شد سبک ارائه برداشت ها تکامل یافت و کاستی های آن جبران شد تا آن که در سال 1378 و هم زمان با انتشار مجلد هشتم ترجمه آیات نیز به آن ضمیه شد.
حال سؤال این است که چه سهمی از این کتاب بیست جلدی از آقای رفسنجانی و چه سهمی از آن پژوهشگران است؟ جواب این سؤال را به معرفی کتاب بعدی مؤکول میکنیم.
اثر دیگر منتسب به ایشان کتاب فرهنگ قرآن (کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم) است.
در سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نوشتهاند:
«فرهنگ قرآن» معجم معنایی معارف و مفاهیم قرآن کریم است که به شیوهای نو و بینظیر و به صورت الفبایی – موضوعی سامان یافته است. این کتاب حاوی هزاران موضوع قرآنی است که در بیش از 25 جلد تدوین میشود. این مجموعه که بزرگترین فرهنگ مفهومی موضوعات قرآنی است علاوه بر نقش اطلاعرسانی در زمینه معارف قرآن، خود نوعی تفسیر موضوعی به شمار میآید. جلد نخست آن که در اختیار کاربران قرار گرفته است حاوی مدخل آب تا آیین در بر دارنده بیش از 75 مدخل اصلی و هزاران مدخل فرعی میباشد. فرهنگ قرآن حاصل کار گروهی از قرآن پژوهان مرکز فرهنگ و معارف قرآن است طرح اولیه این اثر ارزشمند را آیت الله هاشمی رفسنجانی ارایه نموده اند.
http://www.maarefquran.com/Files/bookfarhang/farhangbooks.php
حال همان سؤال قبلی اینجا هم مطرح است که چه سهمی از این کتاب بیست و پنج جلدی از آقای رفسنجانی و چه سهمی از آن پژوهشگران است؟
در سایت تحلیلی خبری عصر ایران نوشتهاند:
99 درصد مردم نمی دانند هاشمی مفسر قرآن است!
صفحه اینستاگرام آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت: اگر 99درصدمردم ایران آیتا... هاشمی را به عنوان یک سیاستمدار میشناسند همین تعداد ایشان را به عنوان یک مفسر قرآن نمیشناسند.
به گزارش ایران، در این مطلب که با عنوان ناگفته هایی از بایکوت قرآنی آیت الله منتشر شده است آمده است:
اگر 99 درصد مردم ایران آیتا... هاشمی را به عنوان یک سیاستمدار میشناسند همین تعداد ایشان را به عنوان یک مفسر قرآن نمیشناسند، جالب است خیلی ها که حتی در رسانه ملی کارهای قرآنی جذاب به مردم ارائه دادند مبنای کارشان برگرفته از اسلوب قرآنپژوهی و کتابهای ایشان بود، اما هرگز نامی از ایشان نبردند.
https://www.asriran.com/fa/news/457312/99
جواب آن دو سؤال این است که طبق اظهار نظر یکی از اعضای همان پژوهشگاه، سه جلد از معجم موضوعی از آقای رفسنجانی است و حدود 22 جلد آن از 60 محقق پژوهشگاه است!
این مطلب یکی از مصادیق اتم و اکمل قرار دادن شیء در غیر موضع خودش هست (یعنی ظلم) که این دو کتاب به نام ایشان معرفی میشود و در بعضی سایتها او را در کنار سیاستمدار بودن، مفسر هم معرفی میکنند. لکن در واقع کارها و اشتغالات عملی، سیاسی و وسیع امثال ایشان بهطور طبیعی، اجازه چنین کارهای علمی را نمیدهد. و اصلا مشکل اساسی امثال ایشان همین است که با نداشتن ذخیره قوی علمی، ورود به این عرصهها پیدا میکنند و با نظرات نه چندان علمی خود جامعه را جهتدهی میکنند.
بنده به سهم خود تکلیف دیدم که یکی از پارادوکسهایی که در جامعه ایران و جهان مطرح میشود را حل کرده باشم. و آن پارادوکس و تناقض این است که: «چرا آقایانی که علم دارند در عمل بعضا چنین موضع گیریهایی میکنند؟ یا گاهی مقابل هم میایستند؟» گرچه قبول داریم اختلاف علمی و نظری امری است موجه، اما اختلاف و تضاد در اینجاها، بین علم و عدم علم هست که قرآن فرمود: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُون»(زمر، 9).
حال تو خود مفصل بخوان از این مجمل.
آیا جزئیاتی که ملای رومی در اشعارش برای جنگ امیرمومنان و عمرو بن عبدود از جمله غضب حضرت، آورده صحت و سند دارد؟
با سلام و درود خدمت همه عزیزان
مطلبی را یکی از کاربران سایت اسک دین به آدرس http://www.askdin.com/showthread.php?t=10837 آورده با تصرف جزیی نقل می کنم و ضمن تایید آن، در پایان خوانندگان این مطلب را به مقاله ای که به زودی در سایت مجله اخلاق به آدرس
http://akhlagh.morsalat.ir/article_22300.html
تحت عنوان: "غضب و رضایت پیامبر در کتب روایی و عرفانی اهل سنت"چاپ و بارگذاری خواهد شد ارجاع می دهم.
چیزی که از این داستان برداشت میشه مخصوصا از شعر ملای رومی (که متأسفانه توی کتابهای درسی ما هم اومده و همه جا از اون به عنوان تمجید از حضرت علی علیه السلام یاد میکنن) اینه که مولوی (یا شاید راویان دیگر هم) قصد اهانت به حضرت علی علیه السلام رو داشته اون هم به این شکل ماهرانه.
اما علت این حرفم اینه که شاعر میخاد بگه ای ایهاالناس حضرت علی علیه السلام هم نعوذ بالله دچار خشم میشه (که خشم مال آدمه زبونه) و باید بره یک دوری بزنه تا خشمش فروکش کنه، یعنی میخاسته به همین اندازه هم که شده شأن و مقام حضرت رو پایین بیاره در حالی که اگر این قضیه درست هم باشه مطمئنا قصد حضرت از این کار این بوده که آدم های بی بصیرتی که این صحنه رو میدیدن فکر نکنن که حضرت به خاطر خشمش کار عمرو رو تموم کرده.
این روایت رو دشمنان حضرت اینطور مطرح کرده اند که حضرت جنگ طولانی ای کرد و خسته شد و وقتی دید نمیتونه به این راحتی کار عمرو رو تموم کنه متوسل به دغل میشه و به پشت سر عمرو نگاه میکنه و میگه قرار نبود یارانت به کمکت بیان و وقتی عمرو پشت سرش رو نگاه میکنه حضرت پاشو قطع میکنه و به همین خاطر شاعر این مطلب رو به صورت رمزی توی شعرش بیان میکنه (شیر حق را دان منزه از دغل) و همچنین علت آب دهن انداختن رو هم همین دغل بازی (نعوذ بالله) حضرت میدونه.
آل سعود و روابط آن با یهود
کتاب تاریخ «آل سعود» و روابط آن با «آل یهود»
کتابی است در خور توجه که بسیاری از مباحث پنهان سیاسی و اقتصادی و همچنین جنگها و
اختلافات قومی را به خوبی توجیه می کند. همچنین وب سایت هایی در این رابطه با لینکشان معرفی می شوند:
در بیشتر متون منتشر شده از سوی حکّام آل سعود در «عربستان» سعی بر این است که خاندان سعود را به یکی از قبیله های ساکن در «نجد عربستان» که ریشه در خاندان کهن این منطقه دارند، منتسب کنند؛ اما این فریبی بیش نیست و اصل و نسب این خاندان بنا به اعتراف شجره نامه نویسان سعودی به فردی به نام ابراهیم موشه برمی گردد.... ادامه را در لینک زیر جستجو کنید:
مطالبی هم در این وب سایت موجود است:
تاریخ «آل سعود» و روابط آن با «آل یهود»
http://www.tabnak.ir/pages/?cid=11477
http://pdfcast.org/images/s/2275/1335714315.jpg
اکتار عدنان/هارون یحیی
متأسفانه این شخصیت منحرف هنوز چنانکه باید در داخل ایران شناخته نشده و گاهی تبلیغ آثار منسوب به وی در برخی رسانههای موجه داخلی مشاهده میشود
بعلاوه، ترجمه نوشتجات وی بدون نظارت کافی در قالب کتاب و سیدی در تیراژ بالا در کشور توزیع میگردد.
همچنین با نهایت تأسف، ردپای این مدعی حقهباز در نشست بین المللی اندیشه مهدویت در شهر مقدس قم نیز به چشم میخورد. [البته در سالیانی قبل]
با توجه به جهانگیر شدن پیام اسلام و اقبال همگانی به آموزههای متعالی مکتب تشیع، به نظر میرسد متولیان دین و فرهنگ باید بیش از پیش هوشیاری به خرج دهند تا چنین افرادی با استفاده از نقابهای فریبنده موجب انحراف تودههای سادهدل و پاکنهاد نشوند.
منبع: وعده صادق http://www.zohoor313.com/index.php/2012-04-09-04-52-52/1133-2014-12-14-21-02-33