سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یکی از کارهای موالیان دین، اصلاح مفاسد است. رقیه

تعریف صلاح ( که مقابل فساد است): علامه طباطبایی در المیزان با تفاوت کمی از مفردات راغب می فرماید: هر چیزی یک وضع طبیعی و اولیه دارد، که باید طبق آن حرکت کند تا به هدف و کمالش برسد. فساد تغییر آن وضعیت اولیه است. مثلا خداوند به انسان «فطرت» عطا کرده است، که خروج از آن فساد است.

«بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا» و «بموالاتکم اصلح ما کان فسد من دنیانا»؛ شهید مطهری در کتاب نهضت های اسلامی در صد صاله اخیر، «اصلاح» را این گونه تعریف می کند: اصلاح یعنی سامان بخشیدن برای رسانیدن به وضع مطلوب. بنابراین فساد غیر این است.

مثال اول: عبد خدا شدن مسیر اولیه خلقت است و عبد شیطان شدن، فاسد شدن است؛ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ[1] (56/ ذاریات)! * أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَبَنىِ ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُواْ الشَّیْطَانَ  إِنَّهُ لَکمُ‏ْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ(60) وَ أَنِ اعْبُدُونىِ  هَاذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ(61) وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنکمُ‏ْ جِبِلاًّ کَثِیرًا أَ فَلَمْ تَکُونُواْ تَعْقِلُونَ(62) هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتىِ کُنتُمْ تُوعَدُونَ[2](63)

مثال دوم: ... فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُراب[3] ... + یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا «مِمَّا فِی الْأَرْضِ» حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ[4] (168/ بقره) «طین»= خاک + آب.بنابراین مواد مصرفی ما باید از «آب» و «خاک» باشد. غیر این دو باشد، تغییر در وضع اولیه هست که اسم آن «فساد» است.

مثال سوم: استفاده از خرما و انگور به عنوان دو منبع اصلی قند، بر اساس خلقت اولیه است. اما تبدیل آنها به خمر، تغییر وضعیت اولیه است.

 «الوین تافلر» که از نوشته های او نباید به سادگی رد شد، در کتاب «جنگ و ضد جنگ» از کلمه ای نام می برد به اسم «انقلاب سبز».

در زیارت جامعه کبیره، تقدم و تاخر این جمله دارای حکمتی است بس عمیق: بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا، و بموالاتکم اصلح ما کان فسد من دنیانا؛ یعنی با یادگیری صحیح علوم دین، دنیا هم اصلاح می شود.

مراتب و مراحل اصلاح:

هر اصلاحی باید با کتاب باشد: وَ الَّذینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحینَ[5] (170/اعراف) کتابی که ِ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏[6] هست. و ناز ل کننده آن کتاب، کل عالم را مهندسی کرده است. و تمام اندازه های اشیاء را می داند ؛ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً [7] (طلاق/3) در حالی که غیر او نمی داند؛ ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس[8] (روم 41) .

تمام این برنامه ها (اندازه ها) در اسلام واقعی ذکر شده است. و اجرای کامل آن در زمان آخرین حجت خدا خواهد بود.

اما کشور امروز ما مخلوطی است از برنامه های غرب و شرق نه اسلام واقعی! که تبیین آن نزد آل محمد است. بنابراین اصلاح کلی به دست حجت خداست.

انواع اصلاحات:

1.      اصلاح فردی؛ که زیربنای تمام اصلاحات است.

2.      اصلاح خانواده

3.      اصلاح اجتماع

معیار تمام این اصلاحات، ولایت اهل البیت علیهم السلام است: بِمُوَالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا وَ أَصْلَحَ مَا کَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا

موالات= محبت+ اطاعت امر

بخش زیادی از دین ما تدابیر است که در قالب اوامر و نواهی اولی الامر بیان شده است.

شهید مطهری در مقاله شهید که به ضمیمه کتاب قیام و انقلاب چاپ شده است می نویسند: « منطق شهید منطق مصلح است.

 اول منطق سید الشهدا سرور شهیدان، منطق اصلاح است؛ در نامه به محمدبن حنفیه فرمودند: « انّی لم أخرج أشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً، وإنّما خرجت لطلب الاصلاح فی أمة جدّی ( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم )، أرید أن آمر بالمعروف وأنهی عن المنکر، وأسیر بسیرة جدّی و أبی علیّ بن أبی طالب ( علیه‏السلام )[9]، همان منطقی که پیامبران گذشته داشتند: «قالَ یا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَ رَزَقَنی‏ مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُریدُ أَنْ أُخالِفَکُمْ إِلى‏ ما أَنْهاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُریدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفیقی‏ إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنیبُ»[10] (88/هود)

شروع فساد در امت رسول خدا:

«وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَأزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الّتِی رَتَّبَکُمُ اللهُ فِیها ... از سقیفه بود!!»

مصلح حقیقی کربلا را تابلوی خود قرار می دهد. یکی از مصلحان واقعی قیام عاشورا دردانه سه ساله آقا اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها می باشند. هر صاحب «منیتی» را این سه ساله به زانو در می آورد.

 

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . و جنّ و انس را جز براى آنکه مرا بندگى کنند نیافریده‏ام

[2] . اى فرزندان آدم، آیا به شما حکم نکرده بودم که شیطان را نپرستید. که او برایتان دشمن آشکار است (60) او گروه زیادى از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟! (62) این همان دوزخى است که به شما وعده داده مى‏شد! (63) امروز وارد آن شوید و به خاطر کفرى که داشتید به آتش آن بسوزید! (64)

[3] . حج/5 و روم/ 20 و فاطر/11 و غافر/67: ما شما را از خاک آفریدیم.

[4] . اى مردم، از آنچه در زمین است حلال پاکیزه را بخورید و از گامهاى شیطان پیروى مکنید. حقّا که او دشمن آشکار شماست.

[5] . و آنان که به کتاب تمسّک مى‏جویند و نماز بر پاى مى‏دارند، بى گمان ما پاداش نیکوکاران را از میان نمى‏بریم.

[6] . وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ و بر تو کتاب [آسمانى‏] براى روشن ساختن هر چیزى نازل کردیم.

[7] . خداوند براى هر چیزى اندازه‏اى مقرّر کرده است.

[8] . از عملکرد مردم فساد در بیابان و دریا آشکار شد!

[9] . بحارالأنوار44: 329

[10] . گفت: اى قوم من، چه مى‏اندیشید، اگر از [سوى‏] پروردگارم برخوردار از حجّتى باشم و از [سوى‏] خود رزقى نیک به من داده باشد؟ و نمى‏خواهم در آنچه شما را از آن نهى مى‏کنم با شما مخالفت ورزم. من قصد [کارى‏] جز اصلاح در حدّ توان خویش ندارم و توفیقم جز به [فضل‏] خدا نیست. بر او توکل کرده‏ام و به سوى او باز مى‏گردم.






تاریخ : شنبه 90/10/3 | 2:16 عصر | نویسنده : حسن پور | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.